سرمايه دارى بشريت را در آستانه نابودى قرار داده است. در جهانى که مالامال ثروت است٬ بيش از يک ميليارد نفر گرسنه اند. ٣٠٪ جمعيت کارکن جهان در سال گذشته بيکار بودند و بحران عميق اقتصادى با سرعتى باور نکردنى ارتش عظيم بيکارى را گسترده تر ميکند. پيامدها و پس لرزه هاى عميق ترين بحران اقتصادى جهانى هنوز در راه است. سونامى فقر و فلاکت و گرسنگى جوامع بشری را تهديد ميکند. عاليجنابان دنياى امروز نه فقط راه حل قابل اعتنا و دلگرم کننده اى ندارند بلکه دورنماى تاريکترى را وعده ميدهند. در اين اوضاع که ميليون ميليون کارگر به خيابان پرتاب و زندگى شان نابود ميشود٬ سرمايه داران از صدها ميليون دلار جايزه و حمايت دولت از جيب کارگران بهره مند ميشوند. بحران اقتصادى کنونى دو راه حل بيشتر ندارد؛ يا سرمايه دارى بقا و تداومش را با کوبيدن طبقه کارگر و تحميل فقر بيشتر حل ميکند٬ و يا طبقه کارگر با نفى نظام مبتنى بر بردگى مزدى و استثمار و مالکيت خصوصى٬ بحران را به نفع بشريت حل ميکند. راه سومى وجود ندارد!
از نظر سياسى٬ بحران کنونى به معنى بن بست راه حلهاى سياسى طبقه سرمايه دار و بى اعتبارى عمومى اين نظام در انظار صدها ميليون کارگر است. سياستهاى مبتنى بر بازار آزاد راست افراطى ورشکست شدند و دخالت و مالکيت دولت در کنترل بازار نيز مسکنى موقتى براى تداوم وضعيت پيشين است. همزمان مارکس و نقد مارکسى نظام موجود از اعتبار بى سابقه برخوردار شده و بارقه هاى سنت راديکال کارگرى هر روز در گوشه اى از جهان رخ نشان ميدهد. امروز بيش از هر زمان هويت انترناسيوناليستى کارگرى و پرچم کمونيستى آزادى جامعه به نياز مبرم طبقه کارگر تبديل شده است. رويدادهاى فرانسه و يونان و ايتاليا و آلمان تنها پيش درآمد نبردهاى سهمگين طبقاتى دوران جديد اند.
کارگران!
طبقه ما بايد آلترناتيو سياسى خود را در مقابل اين وضعيت بگذارد. ادامه نظام بردگى نميتواند خواست ما باشد. افسار زدن محدود به سرمايه داران و بانکداران مفت خور و سياست ارتجاعى "فداکارى ملى" براى کار بيشتر نميتواند سياست طبقه کارگر باشد. ناسيوناليسم و فاشيسم و تفرقه در اردوى طبقه کارگر سلاح کثيف بورژوازى عليه طبقه ماست. ما تاکنون اعلام کرده ايم که تامين هزينه بحران از جيب و زندگى ما موقوقف! بجاى جايزه به سرمايه داران بايد دستمزدها افزايش يابد! بيمه ها و خدمات اجتماعى گسترش يابد! رفاه و آزادى حق همگان باشد! کارگران در مقابل تبليغات ناسيوناليستى و ضد کارگرى٬ پرچم انترناسيوناليسم کارگرى و هويت جهانى و منفعت واحد طبقاتى را در مقابل نظام سرمايه دارى برميافرازند. اما نظام بردگى مزدى و استثمار سرمايه دارى با هر درجه بهبود هنوز مبتنى بر بردگى مزدى است. نظام بردگى را بايد برانداخت و اين کار جنبش بردگان مزدى است! اول مه روز صاحبان واقعى جهان است٬ روز بشريتى است که جهان بدون کار او نميتواند سرپا بماند. روزى است که اسپارتاکوس هاى اين جنبش٬ رهبران کمونيست و سوسياليست کارگران٬ اعلام ميکنند که براى رهائى جامعه راهى جز انقلاب کارگری عليه سرمايه دارى وجود ندارد! طبقه ما در روز اول مه بايد با صداى بلند اعلام کند که ديگر اين وضعيت را نمی پذيرد!
طبقه ما بايد براى اين جنگ سازمان يابد و بميدان بيايد. بدون تشکل توده اى و حزبى٬ بدون راه حل اجتماعى و سياسى٬ و بدون وحدت وسيع طبقاتى پيروزى غير ممکن است. اين دوره اى است که بازگشت به سنتهاى جنبش عمل مستقيم و شورائى کارگران يک ضرورت حياتى است. تاکنون نيز طبقه ما الگوهائى از سنگربندى راديکال کارگرى را بدست داده است. طبقه کارگر بدون سنت راديکال مبارزاتى و بدون ظاهر شدن بعنوان پرچمدار آزادى جامعه در قالب يک حزب سياسى کمونيستى کارگرى نميتواند اين وضعيت را بطور بنیادی تغيير دهد. طبقه ما بايد عليه فقر و فلاکت و کلیت سرمايه با پرچم کمونيستى کارگرى بميدان بيايد. مبارزه طبقه ما در هر کشور٬ گوشه اى از استراتژى بين المللى سوسياليستى کارگران عليه سرمايه دارى است. بدون تبديل شدن جنبش سوسياليستى طبقه ما به يک آلترناتيو سياسى اجتماعى و مطلوب و ممکن٬ دراين جنگ ما پیروز نمیشویم. بايد براى پيروزى وارد جدال شد. بايد در اول مه شعار "مرگ بر سرمايه دارى" و "دنیایی بهتر باید ساخت" همه جا طنين افکند. همزمان بايد سازمانهاى توده اى و راديکال و شورائى کارگران را تحکيم کنيم و بعنوان ابزارهاى جدال برسر آزادى و رفاه بکار گيريم. کارگران همه جا خواهان لغو کار قراردادى٬ افزايش دستمزدها براساس تامين يک زندگى انسانى و مقدور٬ کار يا بيمه بيکارى مکفى٬ حق بى قيد و شرط تشکل و اعتصاب٬ و تغيير فورى زندگى طبقه کارگر و مردم محروم هستند. مبارزه ما از تلاش براى بهبود روزمره طبقه کارگر و تعطيل نشدن مراکز کار تا سياست کنترل کارگرى و کسب قدرت سياسى يک مبارزه واحد است.
کارگران٬ همرزمان!
اين نظام شايسته ما و بشر امروز نيست. اين نظام بدون جنايت و سبعيت و فقر و تبعيض و نابرابرى نميتواند سرپا بماند. دنياى امروز بيش از هر زمان به راه حل کمونيستى و انقلاب کارگری نيازمند است. سازمانهاى متناسب با اين هدف را بايد ايجاد کرد. احزاب کمونيستى کارگرى را بايد ساخت که سوسياليسم و حکومت کارگرى را بعنوان يک راه حل در مقابل کل جامعه بگذارد.
کارگران جهان متحد شوید! در اول مه٬ دست در دست هم و با غريوى که خشت خشت کاخهاى قدرت بورژوازى را بلرزاند٬ بميدان آئيم و فرياد بزنيم؛ مرگ بر سرمايه دارى! دنیایی بهتر باید ساخت! جهانى آزاد و برابر و مرفه٬ یک جامعه آزاد کمونیستی!